در صنعت پتروشیمی ایران، واژه‌ی توسعه، این روزها بیش از هر زمان دیگری تحریف شده است؛ بازاری برای انتصاب پیمانکاران سفارشی، چانه‌زنی‌های پشت‌پرده و سهم‌خواهیِ بی‌پایان.

پشت لبخندهای مدیریتی و بازدیدهای تزئینی از پروژه‌های جدید، مناسبات پیچیده‌ای از فساد و رانت شکل گرفته است. چه کسی پاسخگوی منابع از دست‌رفته، طرح‌های نیمه‌کاره و هزینه‌های سنگین است؟ چه سازوکاری حاکم است که همواره نام شرکت‌ها و افراد مشخصی در قراردادهای پیمانکاری و مناقصه‌های کلان تکرار می‌شود و فرصت‌ها صرفاً در اختیار یک جمع بسته و شناخته‌شده قرار می‌گیرد؟


چالش تأمین خوراک، به معضل ساختاری صنعت پتروشیمی تبدیل شده است؛ بحرانی که با وجود توقف‌های پی‌درپی و زیان‌های سنگین، همچنان نادیده گرفته می‌شود. مدیران، بی‌آنکه راه‌حلی برای تامین پایدار مواد اولیه داشته باشند، اصرار به تعریف پروژه‌های جدید دارند؛ اقدامی که فقط بر عمق بحران و اتلاف منابع می‌افزاید.

ایده‌های خام، بودجه‌های کلان، نتیجه‌ای مبهم و پایانی تلخ؛ این مختصری از کارنامه بسیاری از پروژه‌های پتروشیمی است.

در چنین چرخه‌ای، پروژه‌های بلندپروازانه نه سودآوری به همراه دارند و نه افق روشن صنعت را ترسیم می‌کنند؛ بلکه تنها حاصلشان گرفتاری بیشتر ساختار پتروشیمی در تارهای رانت، ناکارآمدی و فرصت‌سوزی است.

 

تصمیم به مدیران صنعت پتروشیمی هشدار می‌دهد؛

عملکرد و تصمیمات مدیران شرکت‌های پتروشیمی به صورت دقیق و بی‌وقفه رصد می‌شود. هر الگویی از انحراف، فساد یا سوءاستفاده، بدون اغماض به افکار عمومی گزارش خواهد شد.

هر گامی که خارج از چارچوب منافع ملی و سلامت این صنعت برداشته شود، دیر یا زود در صدر افشاگری‌ها و پرسشگری‌های این رسانه قرار خواهد گرفت.

تصمیم مصمم است با کوچک‌ترین نشانه‌ای از تخلف، اسامی، جزئیات و فرایندها را بی‌پرده و شفاف منتشر کند تا هیچ جای امنی برای فساد باقی نماند.